حمیده خلیلزاده | شهرآرانیوز؛ با توجه به جامعبودن دین اسلام و اجتماعیبودن این دین؛ توصیهها و احکام مالی زیادی در بطن دینی اسلام وجود دارد، آدابی که دینداران و مؤمنان به این دین همیشه از آن پیروی میکردهاند و در زندگی روزمره خود به آنها احترام میگذاشتند، مانند عدم کمفروشی و غش، خمس، زکات و... یکی از این موارد سنت پسندیده قرضالحسنه است. در ادامه به بیان معنا و ریشههای آن در دین اسلام خواهیم پرداخت.
مهمترین ویژگی عقد قرضالحسنه که آن را از سایر عقود اسلامی متمایز میکند، نیت خیرخواهانه و خداپسندانه آن است؛ در این نوع عقد، قرضدهنده مبلغی را برای رفع احتیاجات قرضگیرنده به وی پرداخت میکند، بدون اینکه هدف سودآوری و کسب منفعت داشته باشد. قرضالحسنه یکی از اصطلاحات فقهی رایج در جامعه امروز است که در قرآن نیز از آن یاد شده است.
سرّش، محفوظبودن عین و اصلِ مال، نزد خداست؛ یعنی همانگونه که در قرض و وام، اصل مال از بین نمیرود و بازمیگردد، در اینگونه امور نیز هرچه در راه خدا هزینه شود، بازمیگردد: «وَ مَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَاللّهِ یعنی هر کار خیری برای خود از پیش میفرستید، آن را نزد خدا (در سرای دیگر) خواهید یافت.» و در آیهای دیگر ذکر شده است که چندین برابر آنچه را دادهاید، بهعنوان پاداش دریافت میکنید: «فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً یعنی تا آن را برای او چندین برابر کند.»
در سوره بقره آیه ۱۴۵ آمده است: کیست که به خدا «قرضالحسنهای» دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) محدود یا گسترده میکند؛ (و انفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمیشود) و بهسوی او بازگردانده میشوید و پاداش خود را خواهید گرفت.
در آیه ۱۱ سوره حدید نیز چنین فرموده است: کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است. این آیه از لحن ویژهای برخوردار است. خداوند، خود را آنچنان به بندگان نزدیک کرده است که به این صورت با یک لحن دلسوزانه از آنان طلب قرض میکند.
قرضالحسنه از آنجا که امر کریمانهای است، پس دارای «اجر کریم» نیز میباشد. عبارت «من ذاالذی» در قرآن بسیار محدود است که دو مورد آن مربوط به قرضالحسنه است و این نشانه اهمیت آن است. آیات زیاد دیگری از قبیل آیه۱۸ سوره حدید و آیه۱۷ سوره تغابن به این امر مهم اشاره دارند.
قرض: گونهای از بریدن و قطعکردن است و مالی را که به دیگری داده میشود، بهشرط بازگرداندن (عین یا بدل آن) قرض میخوانند؛ گویا قرضدهنده آن مال را از بقیه اموالش بریده است.
الحسنه: در قرآن کریم، واژه «حسن» صفت قرض قرار گرفته، نه واژه «حسنه». حسن یعنی زیبا، نیکو و قرض نیکو آن است که از مال حلال باشد و آن را با منتگذاردن و اذیت، ضایع نکند.
خدای تعالی در قرآن کریم انفاق و هزینهای را که مؤمنان در راه او خرج میکنند، قرضگرفتن خودش نامیده و این بهخاطر سه چیز است:
۱- میخواهد مؤمنان را بر اینکار تشویق کند.
۲- چنین انفاقی برای کسب رضایت خداست.
۳- خدای سبحان بهزودی عوض آن را چندبرابر به صاحبانش برمیگرداند، علاوهبرآن اجر کریم میدهد؛ اجر کریم اجری است که در نوع خودش پسندیدهترین باشد و اجر اخروی همینطور است، چون فوق تصور انسان است.
قرضدادن از ثمرات سخاوت و فضل است و ثواب آن بینهایت است. حضرت امام محمدباقر (ع) فرمودند: هر که به مردی قرض دهد تا زمانی که قدرت بر ادای آن داشته باشد، مال او در زکات است و خود او با ملائکه در نماز است تا آن را بگیرد.»
از امام صادق (ع) روایت شده است که بر در بهشت چنین نوشته شده است: «ثواب صدقه را ده مقابل میدهند و ثواب قرض را هجده مقابل.» (و میزان الحکمه، ج۳، باب القرض، ص۲۵۴۸، ح۱۶۶۷۱)
در حدیثی دیگر نیز فرمودهاند: هر مؤمنی که به مؤمنی از برای خدا قرض دهد، در هر آنی ثواب صدقه را دارد تا مال به او برسد. سرّ مطلب در این است که در هر آنی میتواند آن را مطالبه کند و، چون مطالبه نکند، ثواب صدقه دارد. البته مراد از قرضی که ثواب آن رسیده است، قرضالحسنهای است که از برای خدا باشد، اما قرضی که بهواسطه آن نفع دنیوی به صاحب مال میرسد و غرض او نفعبردن است، ثوابی ندارد.» (نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، ص ۳۴۸)
در حدیثی آمده است: مؤمنی نیست که به مؤمن دیگری قرض دهد و ثواب آن را از خدای تعالی بخواهد، مگر آنکه خداوند اجر آن را برای او به حساب صدقه بگذارد تا آن مال به وی بازگردد.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودهاند: کسی که به برادر خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هموزن کوه احد، کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت. (ثوابالاعمال، ص۴۱۴.)
رسول خدا (ص) پیوسته بر رعایت بدهکاران تنگدست تأکید میکردند. ایشان میفرمودند: هر که به تنگدستی مهلت دهد، خداوند در روزی که هیچ سایهای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود درآورد. (اصول کافی، ج۸، ص۹.) همچنین فرمودهاند: هر فردی به مؤمنی قرض دهد و برای پسگرفتن آن صبر کند تا دستش باز شود، مال او زکات محسوب میشود و در نماز با فرشتگان است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود. (ثوابالأعمال، ص۱۳۸.)
قرضالحسنه در اصطلاح فقهی با انفاق و قرضالحسنه قرآنی، فرق دارد: قرضالحسنه فقهی به مالی گفته میشود که قرضدهنده آن را با قصد استرداد نه رایگان، به کسی میدهد، خواه عین آن یا مالیت آن در ضمن مالی دیگر برگردد؛ ولی قرضالحسنه در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، معنایی جامع دارد که شامل قرضالحسنه فقهی نیز میشود. زیرا از منظر قرآن کریم هر کار خیری که انسان برای خدا انجام میدهد، قرضالحسنه به اوست، خواه عبادت اصطلاحی باشد؛ مانند نماز و روزه، یا انفاق مالی یا کارهای خدماتی و عامالمنفعه باشد؛ مانند مسجد و مدرسهسازی، یا جبههرفتن و جهاد در راه خدا.
پاداش چندبرابر «مَن ذَاالَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافا کثیره» (سوره بقره، ۲۴۵)
ازبینرفتن گناهان «وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُکفِّرَنَّ عَنْکمْ سَیئَاتِکمْ» (سوره مائده، ۱۲)
آمرزش و تشکر خداوند «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعِفْهُ لَکمْ وَیغْفِرْ لَکمْ وَاللَّهُ شَکورٌ حَلِیمٌ» (سوره تغابن، ۱۷)
پاداش پرارزش «إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کرِیمٌ» (سوره حدید، ۱۸)
امام علی (ع) میفرمایند: «مقداری از اموالتان را در راه دین بدهید و پیشاپیش بفرستید تا به خدا قرض داده باشید و برایتان بماند و اگر اصلاً (قرض) ندهید، فریضههایی برعهده شما مانده است که آن را ترک کردهاید.» (نهجالبلاغه، ترجمه محمددشتی، خطبه۲۰۳.)